کد مطلب:27905 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:131

وصایتش از سوی خداست












366. امام صادق علیه السلام:چون پیامبر خدا به قُدَیْد[1] رسید، به علی علیه السلام گفت:«ای علی! من از پروردگارم خواستم كه میان من و تو، پیوند دوستی ایجاد كند و كرد. از پروردگارم خواستم كه مرا با تو برادر كند و كرد. نیز از پروردگارم خواستم كه تو را وصیّ من قرار دهد، كه قرار داد».

پس دو مرد قریشی گفتند:به خدا سوگند كه یك مَن خرما در مشكی كهنه، از آنچه محمّد از پروردگارش خواست، برایمان محبوب تر است. پس چرا از پروردگارش فرشته ای نخواست كه بر دشمنش یاری اش دهد، یا گنجی نخواست كه بدان از تنگ دستی برهد. به خدا سوگند، او را به حق و باطلی نخوانده، مگر آن كه اجابتش كرده است.

پس خداوند پاك متعال، نازل كرد:«فَلَعَلَّكَ تَارِكُ م بَعْضَ مَا یُوحَی إِلَیْكَ وَ ضَآلِقُ م بِهِ ی صَدْرُكَ؛[2] مبادا تو، بخشی از آنچه را به تو وحی می شود، وا نهی و سینه بدان تنگ داری!» - تا پایان آیه -.[3].

367. مناقب علی بن أبی طالب - به نقل از عبد اللَّه بن مسعود -:پیامبر خدا گفت:«من [ اجابتِ ]دعای پدرم ابراهیم علیه السلام هستم». گفتیم:ای پیامبر خدا! چگونه شما [ اجابتِ ]دعای پدرت ابراهیم شدی؟

[ پیامبر خدا] گفت:«خداوندعز و جل به ابراهیم علیه السلام وحی كرد:"إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا؛[4] من تو را پیشوای مردم قرار می دهم". پس ابراهیم به وجد آمد و گفت:پروردگارا! و از دودمانم [ نیز] پیشوایانی مانند من قرار می دهی؟

خداوند به او وحی كرد:"ای ابراهیم! من پیمانی را كه به آن وفا نكنم، با تو نمی بندم". گفت:پروردگارا! آن پیمانی كه با من نمی بندی، چیست؟ [ پروردگار، پاسخ] گفت:عهد (امامت) را به ستمگران دودمانت نمی دهم.

ابراهیم علیه السلام در این هنگام گفت:"وَ اجْنُبْنِی وَ بَنِیَّ أَن نَّعْبُدَ الْأَصْنَامَ * رَبِّ إِنَّهُنَّ أَضْلَلْنَ كَثِیرًا مِّنَ النَّاسِ؛[5] مرا و فرزندانم را از پرستش بت ها دور دار. پروردگارا! آنها بسیاری از مردم را گم راه كرده اند"».

پیامبرصلی الله علیه وآله [ در ادامه] گفت:«پس دعا[ ی پدرم ابراهیم علیه السلام]، به من و علی منتهی شد. هیچ یك از ما هرگز برای بتی سجده نكرد. پس خداوند، مرا پیامبر و علی را وصی قرار داد»[6]. [7].

368. پیامبر خداصلی الله علیه وآله - هنگامی كه خدایعز و جل نازل كرد:«وَ أَوْفُواْ بِعَهْدِی أُوفِ بِعَهْدِكُمْ؛[8] به پیمانم وفا كنید، به پیمانتان وفا می كنم» -:به خدا سوگند كه آدم علیه السلام از دنیا رفت و از قومش بر وفای به فرزندش شیث، پیمان گرفته بود؛ امّا به او وفادار نماندند و نوح علیه السلام از دنیا رفت و از قومش بر وفای به وصیّش سام، پیمان گرفته بود؛ امّا امّتش وفا نكردند و ابراهیم علیه السلام از دنیا رفت و از قومش بر وفای به وصیّش اسماعیل، پیمان گرفته بود؛ امّا امّتش وفا نكردند و موسی علیه السلام از دنیا رفت و از قومش بر وفای به وصیّش یوشع بن نون، پیمان گرفته بود؛ امّا امّتش وفا نكردند و عیسی علیه السلام به آسمان برده شد و از قومش بر وفای به وصیّش شمعون بن حمون صفا، پیمان گرفته بود؛ امّا امّتش وفا نكردند.

من به زودی از شما جدا می شوم و از میانتان می روم، و از امّتم درباره علی بن ابی طالبْ پیمان گرفتم؛ امّا آنان نیز روش امّت های پیشین را در مخالفت با وصی و سرپیچی از او، در پیش می گیرند. آگاه باشید كه من پیمانم را درباره علی، با شما تجدید می كنم. پس، هر كس پیمان شكند، به زیان خود می شكند و «وَ مَنْ أَوْفَی بِمَا عَهَدَ عَلَیْهُ اللَّهَ فَسَیُؤْتِیهِ أَجْرًا عَظِیمًا؛[9] هر كس به آنچه با خدا پیمان بسته، وفا كند، [ خداوند] به زودی پاداشی بزرگ به او می بخشد».

ای مردم! بی گمان، علی پیشوای شما پس از من و جانشینم بر شماست و او وصی و وزیر (دستْ یار) و برادر و یاور من و همسر دخترم و پدر فرزندانم و صاحب شفاعت و پرچم و حوضم است. هر كس او را انكار كند، مرا انكار كرده و هر كس مرا انكار كند، خدایعز و جل را انكار كرده است و هر كس به امامت او اقرار كند، به نبوّت من اقرار كرده و هر كس به نبوّت من اقرار كند، به وحدانیت خدایعز و جل اقرار كرده است.

ای مردم! هر كس از علی نافرمانی كند، از من نافرمانی كرده و هر كس از من نافرمانی كند، از خدایعز و جل نافرمانی كرده است. و هر كس از علی اطاعت كند، از من اطاعت كرده و هر كس از من اطاعت كند، از خدا اطاعت كرده است.

ای مردم! هر كس گفتار یا كرداری را از علی رد كند، مرا رد كرده و هر كس مرا رد كند، خداوند را بر بالای عرشش رد كرده است.

ای مردم! هر كس از شما پیشوایی دیگر را بر علی مقدّم بدارد، پیامبری دیگر را بر من مقدّم داشته و هر كس پیامبری را بر من مقدّم دارد، پروردگاری دیگر را به جای خدایعز و جل برگزیده است.

ای مردم! علی سرور اوصیا، پیشوای روسپیدان و مولای مؤمنان است. دوستدار او دوستدار من و دوستدار من دوستدار خداست و دشمن او دشمن من و دشمن من دشمن خداست.

ای مردم! به عهد خدا درباره علی وفا كنید، كه خدا بهشت را در روز قیامت برای شما تعهّد می كند.[10].

369. پیامبر خداصلی الله علیه وآله - خطاب به فاطمه علیها السلام -:آیا نمی دانی كه خدایعز و جل به زمینیان نظر كرد و از میان آنان پدرت را برگزید و او را به پیامبری برانگیخت و سپس دوباره نظر كرد و همسرت را برگزید و به من وحی كرد تا به او همسر دهم و او را وصیّ خود كنم؟[11].

370. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:خدایعز و جل قطعه ای از نور فرو فرستاد و آن را در پشت آدم علیه السلام جای داد. پس آن را آورد تا به دو جزء، قسمت كرد:یك جزء در پشت عبد اللَّه و یك جزء در پشت ابو طالب. پس مرا پیامبر كرد و علی را وصی.[12].

371. پیامبر خداصلی الله علیه وآله:چون مرا به آسمان بُردند و به «سِدرةُ المنتهی»[13] رسیدم، پروردگارم جل جلاله ندایم داد و گفت:«ای محمّد!». گفتم:بله، بله سرور من!

گفت:«پیامبری را نفرستادم، جز آن كه چون روزگارش به سر رسید، وصیّش را به برپا داشتن كار [ رسالتش] پس از خود گماشت. پس علی بن ابی طالب را پیشوا و وصیّ خویش پس از خود، قرار ده كه من شما دو تن را از یك نور آفریدم و امامان رهیافته را از نور شما آفریدم. ای محمّد! آیا دوست داری آنان را ببینی؟».

گفتم:آری، ای پروردگار! گفت:«سرت را بالا بیاور». پس سرم را بالا آوردم و نورهای امامانِ پس از خود را دیدم، دوازده نور.

گفتم:ای پروردگار! نورهای چه كسانی است؟ گفت:«نورهای امامانِ پس از توست، امینان و معصومان».[14].

372. امام علی علیه السلام - در احتجاج با خوارج -:امّا [ جواب] گفته شما كه من وصی بودم و وصیّت را تباه كردم؛ خدایعز و جل می گوید:«وَلِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً وَمَن كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَلَمِینَ؛[15] برای خداست بر مردم، حجّ خانه كعبه، هر كس كه بدان راهی بیابد؛ و هر كس كه كفر ورزد، [ بداند] كه خدا از جهانیان، بی نیاز است». به من بگویید كه اگر افراد مستطیع، آهنگ این خانه نكنند، خانه كافر می شود؟! [ بی تردید، آنان كافر می شوند، نه خانه]. همچنین شما چون مرا رها كردید، كافر شدید، نه من با وانهادن شما.[16].

373. امام علی علیه السلام - در احتجاج با خوارج -:امّا [ جواب] گفته شما كه من وصی بودم و وصیّت را تباه كردم؛ شما كافر شدید و غیر مرا بر من مقدّم كردید و كار را از من گرفتید و من، به سبب شما كافر نشدم؛ چرا كه بر اوصیا نیست كه به سوی خود فرا بخوانند و تنها، پیامبران به سوی خود دعوت می كنند.

وصی، به سویش راهنمایی شده و بی نیاز از دعوت به سوی خود است و این، وظیفه ایمان آورندگان به خدا و پیامبر اوست. خداوند متعال فرموده است:«وَلِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیْهِ سَبِیلاً؛ برای خداست بر مردمْ حجّ خانه كعبه، هر آن كس كه راهی بدان بیابد». پس اگر مردم، حج را وا نهند، با وا نهادن آنان، كعبه كافر نمی شود؛ بلكه آنها هستند كه كافر می شوند؛ چون خدای - تبارك و تعالی - آن را برایشان نشانه قرار داد و مرا همین گونه نشانه قرار داده است، آن جا كه پیامبر خدا گفت:«ای علی! تو مانند كعبه هستی؛ به سوی آن می آیند وآن نمی آید».[17].









    1. قدید، نام مكانی در نزدیكی مكّه است. (معجم البلدان:313/4)
    2. هود، آیه 12. بقیّه آیه چنین است:«كه می گویند:چرا گنجی بر او فرستاده نشد، یا فرشته ای با او نیامد؟ تو فقط هشدار دهنده ای و خدا بر هر چیزی وكیل است».
    3. الكافی:572/378/8.
    4. بقره، آیه 124.
    5. ابراهیم، آیه 35 و 36.
    6. ر. ك:ج 9، ص 161 (لحظه ای به خدا كفر نورزید).
    7. مناقب علی بن أبی طالب:322/276، الأمالی، طوسی:811/379، كشف الیقین:518/408.
    8. مناقب علی بن أبی طالب:322/276، الأمالی، طوسی:811/379، كشف الیقین:518/408.
    9. فتح، آیه 10.
    10. معانی الأخبار:1/372، بحار الأنوار:81/129/38.
    11. المعجم الكبیر:4046/171/4، المناقب:122/112، و 279/290.
    12. مناقب علی بن أبی طالب:132/89، و 130/88، الفردوس:2952/191/2.
    13. سدرة المنتهی، جایی در آسمان ششم است كه فرشتگان، ارواح شهیدان و مؤمنان و همه چیزهای دیگری كه در آسمانْ بالا می روند، حداكثر به آن جا می رسند و از آن جا در نمی گذرند. ر. ك: تفسیر البیان:426/9. (م)
    14. كفایة الأثر:110.
    15. آل عمران، آیه 97.
    16. تاریخ الیعقوبی:192/2، مناقب علی بن أبی طالب:460/413.
    17. المسترشد:131/394، الاحتجاج:102/445/1. نیز، ر. ك:ج 8ص 119 (مَثَل او مثل كعبه).